گردون بانو
هیچگاه ندانستم ، هیچ گاه نفهمیدم.
۱۳۸۹ اسفند ۲۴, سهشنبه
تنهایی بی مرز
تاب شنیدن اعترافات ام را داری ؟
پای تمام کرده هایم می ایستم
جریمه های سنگین
باشد
روحم , احساسم ,
رویاهایم حتی
سَر قبض ها پرداخت می کنم
پس ؛ حالا
لحظاتی هم
مرا !
ببین
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر
پیام جدیدتر
پیام قدیمی تر
صفحهٔ اصلی
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر