۱۳۸۸ آبان ۱۰, یکشنبه

و سرانجام آزادی

من امروز
می توانم به آزادی بیاندیشم
.
تصویر می کنم موهای رهایم را
در باد
پستان های زنی را تقدیس کن
که کودکان فردا را شیر می دهد
و آزادگی را سیر می کند
من
به مردی فکر می کنم
که سربلندی به خانه خواهد برد
و دستهای تو
در دفاع تن سنگسار من

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر