۱۳۸۸ مهر ۲۱, سه‌شنبه

دیروز و امروز

جوانی که از آرمانهای بزرگ فاصله گرفت نه تنها کمک جامعه نیست بلکه باری به دوش هموطنانش است.
** اگر جانبازی جوانان ایران نباشد نیروی دهها نادرهم به جایی نخواهد رسید.
شاهنامه فردوسی خردمند ، راهنمای من در طول زندگی بوده است.
کمربند سلطنت ، نشان نوکری برای سرزمینم است. نادرها بسیار آمده اند و باز هم خواهند آمد اما ایران و ایرانی باید همیشه در بزرگی و سروری باشد. این آرزوی همه عمر من بوده است.
برای اراضی کشورم هیچ وقت گفتگو نمی کنم ، بلکه آن را با قدرت فرزندان کشورم به دست می آورم.
کیست که نداند مردان بزرگ از درون کاخهای فروریخته به قصد انتقام بیرون می آیند. انتقام از خراب کننده و ندای درونم می گفت برخیز! ایران تو را فراخوانده است و...برخاستم.
سخنانی از نادر شاه افشار

** وقتی این جمله را از نادر شاه خواندم ، به یاد نظریه تعدادی از هموطنان عزیزم افتادم که سعی نمی کنند افق آزادی اندیشی و پیروزی دیدشان را کمی گسترش دهند و عقیده دارند که درست است که این ملت بنا به مناسبتهایی دور هم جمع می شوند و تظاهرات می کنند ، که البته خود ایشان هم از همین ملتند اما اینگونه بی فایده است ، چرا که رهبری نیست تا این اعتراضات را هدایت کند و... و در ادامه معتقدند که باید ابر قدرتی از بیرون رهبری این ملت را به عهده بگیرد.
با احترامی که برای عقاید این ملت شریف مخصوصا سبز اندیشان قائل هستم آیا این کوته بینی و بد اندیشی یک ایرانی نمی تواند باشد وقتی نادر شاه آن زمان اینگونه می اندیشید !؟

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر