گردون بانو
هیچگاه ندانستم ، هیچ گاه نفهمیدم.
۱۳۸۸ آبان ۹, شنبه
...
بی هیچ نامی ،
می آیی ،
اما تمام نامهای جهان
با توست !
وقت غروب
نامت
دلتنگی ست !
وقتی شبها چو روح عریان
می آیی ،
نام تو وسوسه است !
فرید میرخانی از دوستان خوب من دو سال پیش این شعر ! زیبا رو برام اس ام اس کرد و من هنوز هم نگهش داشتم.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر
پیام جدیدتر
پیام قدیمی تر
صفحهٔ اصلی
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر